افغانستان... روزهای سقوط
Share:
هنوز هم این گوی گداخته و درخشان، هر صبح از شرق بالا می‌رود و روز می‌شود و ساعاتی...
Also Available in:
- Amazon
- Audible
- Barnes & Noble
- AbeBooks
- Kobo
More Details
هنوز هم این گوی گداخته و درخشان، هر صبح از شرق بالا می‌رود و روز می‌شود و ساعاتی دیگر، از غرب پایین می‌رود و شب می‌آید. روزها شب می‌شوند و شب‌ها صبح و غبار، خاطره‌ها را می‌پوشاند و فراموشی که می‌آید... همه‌چیز تمام می‌شود.
اما نه، نمی‌خواهم و اصلا! نمی‌توانم که آن دیار خونین را فراموش کنم. پلک‌هایم را روی‌هم می‌گذارم، عضلات خسته‌ام را رها می‌سازم و خواب را صدا می‌کنم. اما خواب، آمده و نیامده می‌گریزد. خون به مغزم هجوم می‌آورد. بلند می‌شوم، کلید را که می‌چرخانم، نور به اتاق می‌پاشد و دست، خودسرانه قلم را می‌جوید و سپیدی کاغذ را. جوهر راه خود را باز می‌کند:
هر کس شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد، روز وداع یاران
- Format:Paperback
- Pages:150 pages
- Publication:
- Publisher:انتشارات نقش و جهان هنر
- Edition:
- Language:per
- ISBN10:
- ISBN13:
- kindle Asin:B0DN6WVCC4
About Author
